سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تبریک

سلام مهربان من!

این روزها که باید دل و جانم پر شود از عطر حضور مردانه ات

این روزها که باید دامن دامن گل بریزم به پای داشتنت

این روزها که باید صحن خانه من جادوی چشمهای تو را زیارت کند

این روزها که باید شادی کودکانه ی دلم عشق پدرانه تو را دنبال نماید

این روزها که باید نسیم شوق در میدان جاذبه مهربانی ات بوزد

این روزها که منم و ساعتهای به تیک تاک نشسته ی خواستنت

این روزها که منم و موج خروشان اشتیاقی که هر ثانیه باورش را برای بودنت تجدید می کند

این روزها ولی نیستی و من هر لحظه و هر آن پشت قاب دلتنگی ام تو را و خاطرات تو را مرور می کنم

نگاهی به تقویم انتظار من بینداز!

دیرگاهی است که از این منتظر درمانده یادی نکرده ای!

خیلی وقت است که در حسرت روی ماه تو روزگار می گذراند

یوسف کنعان دل من! زلیخای بیقرار و بیمار چشمهای خودت را دریاب!

چقدر دیر میگذرد دنیا بدون تو!

دارم فکر می کنم باید به فکر عزیزی تو در مصر دنیای مردمان باشم یا دیدار تو را برای آن دنیا انتظار بکشم!

مهربان من! چشمهایم را که می بندم عسل می بارد از شیطنت چشمهایت که قند دل مرا آب می کند

چشمهایم را که می بندم شیرینی خنده هایت جانم را تازه می کند و روحم را جلا می بخشد

مانده ام چرا دیدار تو با چشمهای باز قسمت من نیست؟!

ماه مهربانم حال خوب من چطور است؟ روزگار بروفق مراد و کامت شیرین است؟

این روزها خانه آرزوهای من مرد زندگی اش را می طلبد و مهربانی نگاه تورا!

گاهی بیا گوشه ای از این صفحه امید رنگ شادی بپاش و برو!

بگذار دنیا هم حسرت کشیده ناامیدی من شود!

دلم تنگ شده! امروز آمدم تا خانه مشترک امیدمان از عطر بودن تو پر شود

آمدم تا لحظه به لحظه چشم به راهی ام را با شیرین نگاری دلم عجین کنم

آمدم تا بدانی این روزها بیشتر از قبل ها دلم بیقراری ات را به دوش می کشد

آمدم بگویم: سبد سبد گل برای گوشه ای از تبریک من هم ناکافی است

آمدم تا زودتر از هر کس گفته باشم:

روزت مبارک ماه مهربان خانه من! دلت شاد آرام جانم!

مراقب عزیزترین من باش! مراقب خودت "هدیه مهربان خدا برای من"

دوستت دارم آنقدر که همه عاشقانه های دنیا کم بیاورند

همه عاشق های دنیا شرمنده لغت نامه انتظار من باشند!

روز و روزگارت پر برکت!سایه مهربانی ات مستدام! خدانگهدارت